خاورمیانه گروگان یک نفر/نتانیاهو بزرگ‌ترین مانع صلح خاورمیانه است!

ترور سیاسی با پوشش حملۀ هوایی؛ اسرائیل در حمله به قطر یکبار دیگر همان الگویی را تکرار کرد که در منطقۀ خاکستری حقوق بین‌الملل، تنها قدرت‌های بی‌پروا به آن دست می‌زنند.

به گزارش تحریریه، شِن یی(沈逸)، استاد برجسته روابط بین‌الملل دانشگاه فودان و عضو کمیته مشورتی دیپلماسی سایبری وزارت خارجه چین، در تازه‌ترین یادداشت تحلیلی خود حملۀ اسرائیل به قطر را «مانعی آشکار بر سر راه صلح خاورمیانه» توصیف کرد.

خاورمیانه گروگان یک نفر/نتانیاهو بزرگ‌ترین مانع صلح خاورمیانه است!

قطر هدف قرار گرفت زیرا اسرائیل صلح را برنمی‌تابد

دلیل حملۀ هوایی به قطر این بود که نتانیاهو می‌خواست روند احتمالی صلح را متوقف کند. از منظر کلیِ منازعه، نه اسرائیل و نه حماس تمایلی به ادامه‌ی درگیری ندارند، و آمریکا نیز به هیچ‌وجه خواستار تداوم بحران در خاورمیانه نیست، زیرا چنین وضعیتی باعث می‌شود واشنگتن نتواند تمرکز خود را بر مهار تهدیدها و چالش‌هایی که از سوی چین و روسیه متوجه آن است، بگذارد.

به همین دلیل، رهبران آمریکا ابتکار صلح را پیشنهاد کردند. حماس نیز حاضر شد این طرح را مورد بحث و بررسی قرار دهد. قطر نیز مطابق روند دیپلماتیک متعارف، این موضوع را پیگیری کرد، چراکه اساساً موضوع به طرح پیشنهادی آمریکا مربوط می‌شد.

با این حال، نتانیاهو علاقه‌ای به تحقق صلح ندارد، زیرا هرگونه صلح —حتی آغاز مذاکرات صلح یا حتی کاهش تنش‌ها—می‌تواند او را دوباره در برابر تهدیدات دستگاه قضایی اسرائیل قرار دهد. از این رو، نتانیاهو با تکیه بر سنت و روش‌های دستگاه امنیتی-اطلاعاتی موساد و شاباک، که عموماً بر شیوه‌های سیاسینظامی و ترور متکی است، دست به اقدام زد و با حملات دقیق هوایی، قطر را هدف قرار داد.

همکاری نهادینه واشنگتنتل‌آویو؛ راز موفقیت عملیات غافلگیرانۀ اسرائیل

حملۀ هوایی اسرائیل به قطر، مشابه عملیات یورش ارتش آمریکا علیه بن‌لادن است؛ نوعی ترور سیاسی با استفاده از قدرت نظامی یک دولت صاحب حاکمیت. این‌گونه اقدامات در حقوق بین‌الملل در منطقۀ خاکستری قرار می‌گیرند و معمولاً تنها بازیگرانی که از برتری قاطع و بی‌پروایی برخوردارند، به چنین روش‌هایی متوسل می‌شوند.

در ماجرای قطر، حملۀ غافلگیرانۀ اسرائیل مستلزم فراهم‌بودن چند شرط بود:

۱. خاموشی سامانه‌های پدافندی منطقه: هم سامانه‌های دفاع هوایی کشورهای همسایه و هم پدافند هوایی قطر می‌بایست در برابر تحرکات جنگنده‌های اسرائیلی سکوت اختیار کنند؛ به‌ویژه آن دسته از کشورهای خلیج فارس که تجهیزات پیشرفته آمریکایی در اختیار دارند.

۲. هماهنگی داخلی در قطر: باید مسیری هوایی برای عبور جنگنده‌ها باز می‌شد، سامانه‌های رهگیری فعال نمی‌شدند و هم‌زمان اطلاعات دقیق و به‌موقع دربارۀ هدف—که از نوع اهداف زمان‌حساس است—در اختیار مهاجمان قرار می‌گرفت.

۳. پشتیبانی لجستیکی و خروج امن: تأمین سوخت‌گیری هوایی و نیز برنامه‌ای برای بازگشت ایمن واحدهای مهاجم. پیش از بمباران می‌توان بر عنصر غافلگیری تکیه کرد، اما پس از حمله، مهم آن است که راهی مطمئن برای خروج جنگنده‌های اسرائیلی وجود داشته باشد.

فراهم کردن همۀ این شرایط در کوتاه‌مدت چندان محتمل به نظر نمی‌رسد.

از این رو، در سطح نظری، به احتمال زیاد ساختار دفاعی کشورهای منطقه در این حوزه تحت مدیریت ارتش آمریکاست؛ اطلاعات مربوط به این منطقه نیز توسط دستگاه اطلاعاتی ایالات متحده گردآوری و هدایت می‌شود. همکاری نظامی و اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل نیز بر اساس یک سازوکار بلندمدت و نهادینه شکل گرفته است. چنین همکاری‌ای الزاماً به تصمیم‌گیری در سطوح عالی سیاسی نیاز ندارد، بلکه بیشتر بر مهارت، هماهنگی و اعتماد متقابل استوار است—چنان‌که در موارد مشابه گذشته نیز دیده‌ایم.

Trump accuses Netanyahu of disloyalty: "F*** him"

تنبیه و فشار؛ چگونه ابزارهای اقتصادی و سیاسی نتانیاهو را بازمی‌گردانند

انتقال پیام در سطح ترامپ بیشتر در قالب همان چیزی است که او در شبکه‌های اجتماعی بازتاب می‌دهد. گرچه برای افکار عمومی کشورهای دیگر ممکن است چنین اقداماتی تکان‌دهنده جلوه کند، اما برای نهادهای نظامی و اطلاعاتی غرب، موضوع چندان غریب نیست: کافی است همکاری‌های عملی و پشت‌پرده انجام شود و پیش از عملیات هم یک توجیه سیاسیدیپلماتیک برای پوشاندن ماجرا آماده گردد؛ همین برای آن‌ها کفایت می‌کند.

البته، با توجه به روحیات رهبران آمریکا و مواضعی که بعدتر ابراز می‌کنند، نارضایتی آن‌ها آشکار است. اما درست در چنین لحظاتی، ستون دیگر قدرت اسرائیل—یعنی سرمایه یهودی—وارد عمل می‌شود و با اِعمال فشار و «تنبیه»، باعث می‌گردد که نتانیاهو دوباره به وضوح و انسجام فکری برسد.

Iran launches missiles at Israel, and some hit Tel Aviv, as Israel attacks  Iranian nuclear sites and commanders - CBS News

الگوی شوک‌آور اسرائیل؛ وقتی بی‌پاسخی تشویق به تکرار می‌کند

آیندۀ این بحران همچنان در گرو ترکیب «قدرت» و «اراده» است. آنچه نتانیاهو انجام داد، گرچه به نظر می‌رسد اقدامی شوک‌آور و غیرمعمول باشد، در واقع همان الگوی همیشگی اسرائیل است؛ الگویی که بارها تکرار و تقویت شده: تا زمانی که هر بار پس از اقدام، با پاسخی جدی مواجه نشود، می‌توان همان مسیر را ادامه داد. پاسخ بازدارنده هم باید همانند حملۀ اخیر ایران به مناطق مرکزی اسرائیل باشد—یعنی پاسخی که تأثیر عینی و ملموس بر جای بگذارد.

اما اگر در نهایت قطر، عربستان و دیگر کشورهای ذی‌ربط تنها به محکومیت لفظی و موضع‌گیری‌های دیپلماتیک بسنده کنند، بی‌آنکه اقدام عملی مشخصی صورت گیرد، طبیعی است که کل منطقه همچنان تحت تأثیر مستقیم نتانیاهو در وضعیتی فرسایشی و بحرانی با شدت متوسط تا بالا باقی خواهد ماند.

اگر با دقت به کل بحران نگاه کنیم، یادآور سخن مشهور کنفوسیوس است که در کنار رود ایستاد و گفت: «آنچه می‌گذرد، همچون این رود است؛ بی‌وقفه، شب و روز در جریان است». امروز نیز تحولات خاورمیانه درست مانند جریان رودخانه ادامه دارد؛ بی‌آنکه توقفی بشناسد. این تصویر نشان می‌دهد که تکرار الگوی اسرائیل و بی‌عملی کشورهای منطقه نه یک حادثه گذرا، بلکه بخشی از اجتناب‌ناپذیری تاریخ معاصر است.

پایان/

۲۹ شهریور ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
کد خبر: 33401

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 8 + 5 =